کد مطلب:59741 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

تقدّم علی در علم و آگاهی











الف: «ابن عبّاس» می گوید: رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود:

«علی بن ابیطالب اَعْلَمُ اُمَّتِی وَاَقْضاهُمْ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ بَعْدِی».

«علی (علیه السلام) در علم از همه افراد امّت من آگاهتر است و در قضاوت درباره موضوعاتی كه بعد از من مورد اختلاف می شود بهتر از همه ، قضاوت می كند».

ب: «اَصْبغ بن نُباته» می گوید: هنگامی كه مردم با علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بیعت كردند[1] ، آن حضرت ، عمامه (یادگار) رسول خدا را به سر بسته بود و لباس (یادگار) او را بر تن نموده بود. در مسجد از منبر بالا رفت و (ایستاده) پس از حمد و ثنا، مردم را موعظه و نصیحت كرد، سپس ‍ نشست و انگشتان دو دست خود را داخل هم گذارد و به زیر ناف نهاد، آنگاه فرمود: ای مردم!

«سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی فَاِنَّ عِنْدِی عِلْمُ الاَْوَّلِینَ وَالاَّْخَرِینَ. ..».

«از من بپرسید قبل از آنكه مرا نیابید (و از میان شما بروم) چرا كه علم پیشینیان و آیندگان ، نزد من است».

بدانید سوگند به خدا! اگر بستر خلافت برایم گسترده شود (و بر آن بنشینم) با پیروان تورات ، طبق تورات و با پیروان انجیل ، طبق انجیل و با پیروان زبور، طبق زبور، و با پیروان قرآن طبق قرآن ، حكم می كنم به گونه ای كه (اگر) هریك از این كتابها، به سخن درآید بگوید:«پروردگارا! علی (علیه السلام) مطابق قضاوت تو، قضاوت كرد»، سوگند به خدا! من به قرآن و معانی بلند پایه آن از همه آگاهتر هستم و اگر یك آیه از قرآن نبود[2] ، قطعا شما را به آنچه تا روز قیامت ، پدید می آید، آگاه می كردم».

سپس بار دیگر فرمود:«سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی. ..؛ قبل از آنكه مرا نیابید، از من بپرسید، سوگند به خداوندی كه دانه را (در دل خاك) شكافت و انسان را آفرید، اگر از هر آیه قرآن از من سؤ ال كنید به شما خواهم گفت كه آن آیه ، چه وقت نازل شده ؟ و در مورد چه كسی نازل شده ؟ و از ناسخ و منسوخ ، محكم و متشابه ، عامّ و خاصّ و محل نزول آن (از مكّه یا مدینه) شما را آگاه می سازم ، سوگند به خدا! هیچ گروهی ، اكنون تا روز قیامت ، نیست مگر آنكه من رهبر و جلودار و دعوت كننده آن گروه را می شناسم و می دانم كه كدام در مسیر گمراهی گام برمی دارد و كدام در خط رشد و سعادت».

و امثال اینگونه روایات بسیار است كه برای رعایت اختصار، به همین مقدار (دو روایت فوق) قناعت شد.







    1. این جریان در اواخر سال 35 هجری ، بعد از قتل عثمان ، در مسجدالنّبی (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در مدینه اتفاق افتاد و مدت خلافت آن حضرت ، چهار سال و نه ماه و چند روز بود.
    2. منظور، آیه 39 سوره رعد است كه می فرماید:(یَمْحُوااللّهُ ما یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمُّالْكِتابِ)؛ «خدا هرچه بخواهد محو و هرچه را خواهد اثبات می كند و اصل كتاب ، مشیّت اوست. »